حس مادری

آیدین و خواهرش !

عااااااااااااااااااااشق این نامه ام  سیوش کردم و هر وقت دلم یه کودکی ناب و خالص میخواد میخونمش و کلی بهش میخندم نمیدونم واقعیه یا نه ؟ ولی هر چی که هست یه آیدینی شاید یه روزی این نامه رو برا مامانش نوشته یا  مینویسه ..خیلی دوستش دارم ...خیـــــــــــــــــــــــــــلی زیاد   ...
10 ارديبهشت 1392

تبلور یک رویای کودکانه

  نی نی تو هم بلدی ازاین نقاشی ها بکشی ؟؟ اره ؟؟؟؟؟؟؟   اخه تو جیگر منیییییییییییییییییییییییییییی   ************  *****   **********   دیشب تو وبلاگا میچرخیدم یهو تو مدرسه مامان ها یه چندتا مطلب و ایده جالب دیدم یه مورد یه شرکت خارجی بود که از روی  نقاشی بچه ها عروسک نقاشیشون رو میدوزه و براشون میفرسته..همه شون  خیلی جالب بودن ..کلا ایده اشو دوست داشتم ..واقعا از دریچه چشم و ذهن یه کودک رویاییه وقتی نقاشیش جون پیدا کنه و از صفحه بیاد بیرون حتما برای کودکم این کارو خواهم کرد لینک : http://mamanschool.niniweblog.com/post765.php مورد بعدی هم درست کرد...
3 ارديبهشت 1392

جینگیلی های جدیدمون !

اول از همه سلام به نی نی عزیزم  !     دوم دم مادر شوهر گرم ! زودی خبر خوب را ارسال کرد  ! پسر عمه مان سالم است  !   سوم اینکه پست بدون عکس و جینگیل پست نمیشود  ! میشود مایه ی دلتنگی !! البته برای ما اینجور است!  وگرنه که خب عکسمان کجا بود هی بخواهیم  بگذاریم اینجا !  بعد این دوروز غم ! که ریختیم توی دلمان ! دلمان خواست برویم صندوقچه دلبندمان را زیرو رو کنیم و  حالمان خوب شود  ازبوی  تازگی شان و مهپیکر  پاره ی تن نداشته مان را تصور کنیم که دلبری میکند وسط دارایی هاش !! خب دارایی هایش هستند دیگر !  در حال به قول همسر خرپل زدن(خ با فتحه و پ با کسره...
31 فروردين 1392

گل ناااز من !

سلام نی نی توچولو ! یادته گفتم رز کوچولوم یه غنچه داره ؟؟ وااای که این ٢ هفته انقدر نگرانش بودم که نکنه اسیبی بهش برسه از بی ابی ولی وقتی رسیدم نمیدونم حالا به لطف بارون بهاری یا شستن بالکن بالایی ها غنچه هنوز موجود بود ولی یه کم خم شده بود الان بعد ٣ روز که دارم بهش رسیدگی میکنم دوباره کمر راست کرده و دلبری میکنه تازه ٣ تا خواهر برادر خیلی بی بی هم داره ! نی نی جونم منتظریم ها  یعنی میشه رز من به مناسبت ورود تو بااااااااز بشه ؟ راستی اون گلدون پشتی که خشک شده سر برگاش سنبلمونه ها!! دیگه باید خشک شه برگاش و پیاز گلش بمونه برا سال دیگه انشالا .   ...
19 فروردين 1392

بالاخره برگشتیم !!

سلام نی نی ! خوبی؟ ما دیشب بالاخره برگشتیم سر خونه زندگیمون ! خداروشکر که خیلی راحت رسیدیم اصلا هم ترافیم نبود حتی از  ترافیک معمول کرج هم خبری نبود بعد از ٢ هفته برگشتیم  به خونه کوچولوی قشنگمون و مهدی هم هی میگه هیچ جا خونه خود ادم نمیشه  سال تحویل که خونه بودیم و کاوه اومد پیشمون جمعه که اول بود رفتیم قزوین ناهار خوردیم و عصری خرکت به سمت شمال ! یکی ذوروزه اول که چون عید اول حاج خانوم بود عمو اینا و خاله ها میومدن عید دیدنی و مهدی هم که حسابی کفر منو در اورد اون اول ! وای چشمت روز بد نبینه یه شب هم اصغر زنگ زد مهدی و فهمیدم موندن بی جا و مکان و میخوان خودشو تلپ کنن !!منم نمیدونم چرا خر شدم بیشتر از دست مه...
17 فروردين 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حس مادری می باشد